پادشاهی اسکندر
-
بخش ۷
سکندر چو کرد اندر ایران نگاه بدانست کو را شد آن تاج و گاه همی راه و بیراه لشکر کشید…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۶
چو بشنید مهران ز کید این سخن بدو گفت ازین خواب دل بد مکن نه کمتر شود بر تو نام…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۵
چنین گفت گویندهٔ پهلوی شگفت آیدت کاین سخن بشنوی یکی شاه بد هند را نام کید نکردی جز از دانش…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۴
ز عموریه مادرش را بخواند چو آمد سخنهای دارا براند بدو گفت نزد دلارای شو به خوبی به پیوند گفتار…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۳
دلارای چون آن سخنها شنید یکی باد سرد از جگر برکشید ز دارا ز دیده ببارید خون که بد ریخته…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۲
بفرمود تا پیش او شد دبیر قلم خواست چینی و رومی حریر نویسنده از کلک چون خامه کرد سوی مادر…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۱
سکندر چو بر تخت بنشست گفت که با جان شاهان خرد باد جفت که پیروزگر در جهان ایزدست جهاندار کز…
بیشتر بخوانید »