ترجیعات
-
چهل و چهارم
گر مه و گز زهره و گر فرقدی از همه سعدان فلک اسعدی نیستی از چرخ و ازین آسمان سخت…
بیشتر بخوانید » -
چهل و سوم
زین دودناک خانه گشادند روزنی شد دود و، اندر آمد خورشید روشنی آن خانه چیست؟ سینه و آن، دود چیست؟…
بیشتر بخوانید » -
چهل و دوم
ماییم و بخت خندان، تا تو امیر مایی ای شیوهات شیرین، تو جان شیوهایی آن لب که بسته باشد، خندان…
بیشتر بخوانید » -
چهل و یکم
تو برو، که من ازینجا بنمیروم به جایی کی رود ز پیش یاری، قمری، قمر لقایی؟! تو برو، که دست…
بیشتر بخوانید » -
چهلم
هله نوش کن شرابی، شده آتشی به تیزی سوی من بیا و بستان بدو دست، تا نریزی قدح و می…
بیشتر بخوانید » -
سی و نهم
مستیان در عربده، رفتند و رفتم گوشهٔ با دو یار رازدان و همره و هم توشهٔ اندران گوشه بدیدم آفتابی…
بیشتر بخوانید » -
سی و هشتم
هر روز بگه ز در درآیی بر دست شراب آشنایی بر ما خوانی سلام سوزان یا رب، چه لطیف و…
بیشتر بخوانید » -
سی و هفتم
ای بانگ و صلای آن جهانی ای آمده تا مرا بخوانی ما منتظر دم تو بودیم شادآ، که رسول لامکانی…
بیشتر بخوانید » -
سی و ششم
فتاد این دل به عشق پادشاهی دو عالم را ز لطف او پناهی اگر لطفش نماید رخ به آتش ز…
بیشتر بخوانید » -
سیپنجم
زهی دریا زهی بحر حیاتی زهی حسن و جمال و فر ذاتی ز تو جانم براتی خواست از رنج یکی…
بیشتر بخوانید »