پادشاهی بهرام گور
-
بخش ۶
چو یوز شکاری به کار آمدش بجنبید و رای شکار آمدش یکی بارهای تیزرو بر نشست به هامون خرامید بازی…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۵
برفت و بیامد به ایوان خویش همه شب همی ساخت درمان خویش پراندیشه آن شب به ایوان بخفت بخندید و…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۴
ز پیش سواران چو ره برگرفت سوی خان بیبر به راهام تفت بزد در بگفتا که بیشهریار بماندم چو او…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۳
چنان بد که روزی به نخچیر شیر همی رفت با چند گرد دلیر بشد پیر مردی عصایی به دست بدو…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۲
دگر روز چون بردمید آفتاب ببالید کوه و بپالود خواب به نزدیک منذر شدند این گروه که بهرام شه بود…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۱
چو بر تخت بنشست بهرام گور برو آفرین کرد بهرام و هور پرستش گرفت آفریننده را جهاندار و بیدار و…
بیشتر بخوانید »