غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۱۹۵۳

هر صبوحی ارغنون‌ها را برنجان همچنین

آفرین‌ها بر جمالت همچنین جان همچنین

پیش رویت روز مست و پیش زلفت شب خراب

ای که کفرت همچنان و ای که ایمان همچنین

در کنار زهره نه تو چنگ عشرت همچنان

پای کوبان اندرآ ای ماه تابان همچنین

اشتهای مشک و عنبر چون بخیزد جمع را

حلقه‌های زلف خود را زو برافشان همچنین

چرخه چرخ ار بگردد بی‌مرادت یک نفس

آتشی درزن به جان چرخ گردان همچنین

روز روز مجلس است ای عشق دست ما بگیر

می کشان تا بزم خاص و تخت سلطان همچنین

پاره پاره پیشتر رو گر چه مستی ای رفیق

پاره‌ای راه است از ما تا به میدان همچنین

در هوای شمس تبریزی ز ظلمت می گذر

ناگهان سر برزنی از باغ و ایوان همچنین

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا