غزلیات سعدیسعدی

غزل ۷۰

ای که از سرو روان قد تو چالاکترست

دل به روی تو ز روی تو طربناکترست

دگر از حربه خون خوار اجل نندیشم

که نه از غمزه خون ریز تو ناباکترست

چست بودست مرا کسوت معنی همه وقت

باز بر قامت زیبای تو چالاکترست

نظر پاک مرا دشمن اگر طعنه زند

دامن دوست بحمدالله از آن پاکترست

تا گل روی تو در باغ لطافت بشکفت

پرده صبر من از دامن گل چاکترست

پای بر دیده سعدی نه اگر بخرامی

که به صد منزلت از خاک درت خاکترست

سعدی

ابومحمد مُصلِح‌الدین بن عَبدُالله نامور به سعدی شیرازی و مشرف الدین (۵۸۵ یا ۶۰۶ – ۶۹۱ هجری قمری، برابر با: ۵۶۸ یا ۵۸۸ - ۶۷۱ هجری شمسی) شاعر و نویسندهٔ پارسی‌گوی ایرانی است. آوازهٔ او بیشتر به خاطر نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی اوست. جایگاهش نزد اهل ادب تا بدان‌جاست که به وی لقب استاد سخن و شیخ اجل داده‌اند. آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات و دیوان اشعار اوست که به این سه اثر کلیات سعدی می‌گویند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا