غزلیات سعدیسعدی

غزل ۲۲۰

دلم خیال تو را ره نمای می‌داند

جز این طریق ندانم خدای می‌داند

ز درد روبه عشقت چو شیر می‌نالم

اگر چه همچو سگم هرزه لای می‌داند

ز فرقت تو نمی‌دانم ایچ لذت عمر

به چشم‌های کش دلربای می‌داند

بسی بگشت و غمت در دلم مقام گرفت

کجا رود که هم آن جای جای می‌داند

به حال سعدی بیچاره قهقهه چه زنی

که چاره در غم تو های های می‌داند

سعدی

ابومحمد مُصلِح‌الدین بن عَبدُالله نامور به سعدی شیرازی و مشرف الدین (۵۸۵ یا ۶۰۶ – ۶۹۱ هجری قمری، برابر با: ۵۶۸ یا ۵۸۸ - ۶۷۱ هجری شمسی) شاعر و نویسندهٔ پارسی‌گوی ایرانی است. آوازهٔ او بیشتر به خاطر نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی اوست. جایگاهش نزد اهل ادب تا بدان‌جاست که به وی لقب استاد سخن و شیخ اجل داده‌اند. آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات و دیوان اشعار اوست که به این سه اثر کلیات سعدی می‌گویند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا