غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۳۰۰۷

دوش همه شب دوش همه شب گشتم من بر بام حبیبی

اختر و گردون اختر و گردون برده ز زهره جام حبیبی

جمله جان‌ها جمله جان‌ها بسته پر و پا بسته پر و پا

همچو دل من همچو دل من دلخوش اندر دام حبیبی

دام تو خوشتر دام تو خوشتر از می احمر وز زر اخضر

از زر پخته از زر پخته نادره‌تر بد خام حبیبی

نور رخ شه نور رخ شه حسرت صد مه رهزن صد ره

صبح سعادت صبح سعادت درج شده در شام حبیبی

مخزن قارون مخزن قارون اختر گردون ملک همایون

گر بدهد جان گر بدهد جان او نگزارد وام حبیبی

عام شده‌ست این عام شده‌ست این نظم سخن‌ها لیک تو این بین

ای شده قربان ای شده قربان خاص جهان در عام حبیبی

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا