غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۲۰۱۸

مرغ خانه با هما پر وا مکن

پر نداری نیت صحرا مکن

چون سمندر در دل آتش مرو

وز مری تو خویش را رسوا مکن

درزیا آهنگری کار تو نیست

تو ندانی فعل آتش‌ها مکن

اول از آهنگران تعلیم گیر

ور نه بی‌تعلیم تو آن را مکن

چون نه‌ای بحری تو بحر اندرمشو

قصد موج و غره دریا مکن

ور کنی پس گوشه کشتی بگیر

دست خود را تو ز کشتی وا مکن

گر بیفتی هم در آتش کشتی بیفت

تکیه تو بر پنجه و بر پا مکن

چرخ خواهی صحبت عیسی گزین

ور نه قصد گنبد خضرا مکن

میوه خامی مقیم شاخ باش

بی‌معانی ترک این اسما مکن

شمس تبریزی مقیم حضرت است

تو مقام خویش جز آن جا مکن

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا