غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۲۰۰۷

شاه ما باری برای کاهلان

گنج می‌بخشد به هر دم رایگان

الصلا یاران به سوی تخت شاه

گنج بی‌رنج است و سود بی‌زیان

چشم دل داند چه دید از کحل او

نور و رحمت تا به هفتم آسمان

خود چه باشد پیش او هفت آسمان

بر مثال هفت پایه نردبان

ای به صورت خردتر از ذره‌ای

وی به معنی تو جهان اندر جهان

ای خمیده چون کمان از غم ببین

صد هزاران صف شکسته زین کمان

در نشان جویی تو گشته چارچشم

وآنگه اندر کنج چشمت صد نشان

هر نشانی چون رقیب نیکخواه

می‌برندت تا به حضرت کشکشان

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا