غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۱۲۰۴

عشق گزین عشق و در او کوکبه می‌ران و مترس

ای دل تو آیت حق مصحف کژ خوان و مترس

جانوری لاجرم از فرقت جان می‌لرزی

ری بهل و واو بهل شو همگی جان و مترس

چون تو گمانی ابدا خایفی از روز یقین

عین گمان را تو به سر عین یقین دان و مترس

در دل کان نقد زری غایبی از دیدن خود

رقص کنان شعله زنان برجه از این کار و مترس

دل ز تو برهان طلبد سایه برهان نه تویی

بر مثل سایه برو باز به برهان و مترس

سایه که فانی کندش طلعت خورشید بقا

سایه مخوانش تو دگر عبرت ماکان و مترس

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا