غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۱۱۷۸

جاء الربیع و البطر زال الشتاء و الخطر

من فضل رب عنده کل الخطایا تغتفر

اوحی الیکم ربکم انا غفرنا ذنبکم

فارضوا بما یقضی لکم ان الرضا خیر السیر

کم قایلین فی الخفا انا علمنا بره

فاجرک لدینا سره لا تشتغل فیما اشتهر

السر فیک یا فتی لا تلتمس ممن اتی

من لیس سر عنده لم ینتفع مما ظهر

انظر الی اهل الردی کم عاینوا نور الهدی

لم ترتفع استارهم من بعد ما انشق القمر

یا ربنا رب المنن ان انت لم ترحم فمن

منک الهدی منک الردی ما غیر ذا الا غرر

یا شوق این العافیه کی اضطفر بالقافیه

عندی صفات صافیه فی جنبها نطقی کدر

ان کان نطقی مدرسی قد ظل عشقی مخرسی

و العشق قرن غالب فینا و سلطان الظفر

سر کتیم لفظه سیف جسیم لحظه

شمس الضحی لا تختفی الا بسحار سحر

یا ساحراء ابصارنا بالغت فی اسحارنا

فارفق بنا اودارنا انا حضرنا فی السفر

یا قوم موسی اننا فی التیه تهنا مثلکم

کیف اهتدیتم فاخبرو الا تکتموا عنا الخبر

ان عوقوا ترحالنا فالمن و السلوی لنا

اصلحت ربی بالنا طاب السفر طاب الحضر

ان الهوی قد غرنا من بعد ما قد سرنا

فاکشف به لطف ضرنا قال النبی لا ضرر

قالوا ندبر شأنکم نفتح لکم آذانکم

نرفع لکم ارکانکم انتم مصابیح البشر

هاکم معاریج اللقا فیها تداریج البقا

انعم به من مستقی اکرم به من مستقر

العیش حقاء عیشکم و الموت حقاء موتکم

و الدین و الدنیا لکم هذا جزاء من شکر

اسکت فلا تکثر اخی ان طلت تکثر ترتخی

الحیل فی ریح الهوی فاحفظه کلا لا وزر

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا