غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۳۲۰۶

اضحکنی بنظره، قلت له فهکذی

شرفنی بحضره، قلت له فهکذی

جاء امیر عشقه ازعجنی جنوده

امددنی بنصره، قلت له فهکذی

جملنی جماله، نورنی هلاله

اطربنی بسکره، قلت له فهکذی

یسکن فی جوارنا، تسکن منه نارنا

یدهشنا بعشره، قلت له فهکذی

نور وجهه الدجی، صدق لطفه‌الرجا

اکرمنی بزوره، قلت له فهکذی

نال فؤادی کأسه عظمه و بأسه

فاز به بخمره، قلت له فهکذی

من تبریز شمس دین یسمع منی الانین

یکرمنی بسفره، قلت له فهکذی

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا