غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۱۱۶۵

میر خرابات تویی ای نگار

وز تو خرابات چنین بی‌قرار

جمله خرابات خراب تواند

جمله اسرار ز توست آشکار

جان خراباتی و عمر عزیز

هین که بشد عمر چنین هوشیار

جان و جهان جان مرا دست گیر

چشم جهان حرف مرا گوش دار

خاک کفت چشم مرا توتیاست

وعده تو گوش مرا گوشوار

خمر کهن بر سر عشاق ریز

صورت نو در دل مستان نگار

ساغر بازیچه فانی ببر

ساغر مردانه ما را بیار

آتش می بر سر پرهیز ریز

وای بر آن زاهد پرهیزکار

حق چو شراب ازلی دردهد

مرد خورد باده حق مردوار

پرورش جان به سقاهم بود

از می و از ساغر پروردگار

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا