مثنوی معنویدفتر دوممولوی

بخش ۹۹ – گفتن عایشه رضی الله عنها مصطفی را علیه السلام کی تو بی مصلی بهر جا نماز می‌کنی چونست

عایشه روزی به پیغامبر بگفت

یا رسول الله تو پیدا و نهفت

هر کجا یابی نمازی می‌کنی

می‌دود در خانه ناپاک و دنی

گرچه می‌دانی که هر طفل پلید

کرد مستعمل بهر جا که رسید

گفت پیغامبر که از بهر مهان

حق نجس را پاک گرداند بدان

سجده‌گاهم را از آن رو لطف حق

پاک گردانید تا هفتم طبق

هان و هان ترک حسد کن با شهان

ور نه ابلیسی شوی اندر جهان

کو اگر زهری خورد شهدی شود

تو اگر شهدی خوری زهری بود

کو بدل گشت و بدل شد کار او

لطف گشت و نور شد هر نار او

قوت حق بود مر بابیل را

ور نه مرغی چون کشد مر پیل را

لشکری را مرغکی چندی شکست

تا بدانی کان صلابت از حقست

گر ترا وسواس آید زین قبیل

رو بخوان تو سورهٔ اصحاب فیل

ور کنی با او مری و همسری

کافرم دان گر تو زیشان سر بری

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا