غزلیات حافظحافظ

غزل ۲۶۲- حال خونین دلان که گوید باز

حال خونین دلان که گوید بازو از فلک خون خم که جوید باز
شرمش از چشم می پرستان بادنرگس مست اگر بروید باز
جز فلاطون خم نشین شرابسر حکمت به ما که گوید باز
هر که چون لاله کاسه گردان شدزین جفا رخ به خون بشوید باز
نگشاید دلم چو غنچه اگرساغری از لبش نبوید باز
بس که در پرده چنگ گفت سخنببرش موی تا نموید باز
گرد بیت الحرام خم حافظگر نمیرد به سر بپوید باز

 

غزل ۲۶۲

حافظ

خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری برابر با ۷۰۶ - ۷۶۹ هجری شمسی)، شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش‌تر شعرهای او غزل هستند که به‌غزلیات حافظ شهرت دارند. گرایش حافظ به شیوهٔ سخن‌پردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است او از مهمترین تأثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود. در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او بگونه‌ای به‌محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. هرساله در تاریخ ۲۰ مهرماه مراسم بزرگداشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار می‌شود. در ایران این روز را روز بزرگداشت حافظ نامیده‌اند.

نوشته های مشابه

3 دیدگاه

  1. معانی لغات غزل 262

    خونین دل:خون به دل آن ، رنجيده خاطران ، عاشقان خون به جگر.

    خون دلم: خون بهاي دلم.

    جوید باز: باز جويد، پس گيرد .

    فلاطون:افلاطون حكيم يوناني .

    فلاطون خُم نشین شراب:شراب در خم نشسته كه در حكمت به افلاطون مي ماند .

    خم نشین: منظور اصلي ، ديوژن حكيم يوناني است كه در خم منزل داشت و شايد شاعر به حكم ضرورت شعري به نام فلاطون را به جاي ديوژن در شعر آورده و يا به اشعار نظامي نظامي كه از خم نشيني افرلاطون براي ساختن اغاني حكايت دارد نظر داشته است.

    سّرِ حکمت: اسرا حكمت، كشف حقايق و رموز طبيعت به كمك عقل و منطق .

    کاسه گردان: – كسي كه به منظوزر گدايي كاسه يي به دست گرفته و به هر سو مي گردد، 2- كسي كه براي نيرنگ بازي و فريب كاري كاسه يي را بر سر چوب به مهارت مي چرخاند و توجه مردم را به خود جلب مي كند و منظور شاعر معناي اولي است .

    نگشاید دلم:دلم گشاده نمي شود .

    ساغر لاله گون: پياله مانند گل لاله.

    بس که در پرده چنگ سخن گفت سخن: چه بسيار چنگ در پرده موسيقي و با رمز وكنايه ، سخن گفت.

    بُبرش موی: مويش را ببر، تارهاي آن را قطع كن .

    نَمَوید:مويه نكند ، گريه و زاري نكند.

    بیت الحرام: خانه مقدس ، خانه خدا هتك حرمت آن حرام است . ودر اصطلاح صوفيه كنايه از قلب انسان كامل است.

    بیت الحرا م خم: حرمسراي ميخانه عرفاني .

    بپوید: طواف كند.

    معانی ابیات غزل (262)

    (1) حال مردم خون به جگر را چه کسی باز گو می کند و چه کسی خون بهای خُم را پس می گیرد .

    (2) اگر نرگسکه چشمان مست دارد از این به بعد از زمین بروید باید از چشمهای خمارین می پرستان ( محروم ) شرم زده باشد .

    (3) به غیر از شراب که افلاطون وار در خم نشسته چه کس دیگری می تواند اسرار ماورا الطبیعه را به ما باز گو کند.

    (4) هر کس که به مانند لاله برای گدایی ، کاسه گردانی کرد ، از این ستمی که بر خود روا داشته باید چهره خود را با خون بشوید .

    (5) اگر دل من جام لاله مانندی ( از لبش ) را بار دیگر نبوید ( وننوشد) به مانند غنچه ، همیشه دلگرفته و لب بسته خواهد ماند .

    (6) وه! چه قدر چنگ در پرده و با رمز و کنایه سخن گفت ! رشته ها و تارهای آن را قطع کن تا این همه ناله وزاری سر ندهد.

    (7) اگر عمری برای حافظ باقی باشد ، بار دیگر در حرمسرای میخانه با سر ، گرد خم طواف خواهد کرد .

    شرح ابیات غزل (262)

    وزن غزل : فاعلاتن فاعلاتن فلاعلاتن فاعلات

    بحر غزل : رمل مثمن مقصور

    *

    این غزل از گفته ها و شکواییه ها ی دوران جوانی شاعر و مربوط به اوایل حکومت امیر مبارزالدین محتسب است که به دستور او در میخانه ها رابسته وخمها شکسته شد. شاعر در ابیات این غزل که به منزله سوکنامه میخانه و شراب است با مضامین دلنشینی اندوه باطنی خود را از پیشامد ناگوار تعطیلی میخانه ها ابراز می دارد و می فرماید :

    1- کیست که باز گو کننده حال زار و نزار باده نوشان بوده وبتواند انتقام خون خمهای شراب شکسته شده را بگیرد.

    2- نرگس که دارای چشمهای مست و خمارین است اگر از این پس سر از گل به در آورد از چشمهای خمارین مشتاقان شراب شرمنده بادا .

    3- علم حکمت، اسرار طبیعت و ماوراء طبیعت را نمی تواند بازگو و تفهیم کند و اشخاصی مانند دیوژن و افلاطون حکیم ول معطلند و به غیر از شرابی که مانند افلاطون در خم نشسته است دیگری نمی تواند سر حکمت کاینات را از راه اشراق و عرفان به ما بفهماند . باید دانست حافظ در اینجا اگر بر خلاف نظریه اکثریت که دیوژن حکیم و فیلسوف را خم نشین می دانند . او افلاطون را به خم نشینی نام برده است. دبدین سبب است که نظامی فرمود ه است.

    ….. فلاطون برآشفت از آن انجمن که استادی او داشت در جمله فن

    شب وروز از اندیشه چندان نخفت کَـاغـانی بـرون آوریـد از نـهفـت

    به خم در شد از خلق و پی کر گم نشان جست از آواز این هفت خم

    کسی کو سماعی نه دلکش کند صـدای خـم آواز او خوش کند .

    و شاید دلیل دیگرش ضرورت شعری است که نام دیوژن در وزن شعر به خوبی جاافتاده است.

    4- هر باده نوشی که به مانند لاله کاسه وپیاله گدایی در دست گرفته و از هر کجا تقاضای شراب نادر الوجودرا می کند از این ستمی که بر خود و آبروی خود روا داشته چهره اش از شرم سرخ و سیاه خواهدشد.

    5- اگر دل من ساغر و پیاله لاله مانند را نبوید و ننوشد مانند غنچه ، دلگیر خواهد ماند.

    6- حوصله ام از همهمه وناله های نامفهوم جنگ سر رفته است تارهای او را از هم بدرید تا اینقدر ناله وزاری نکند .

    7- اگر عمر حافظ کفاف دهد و خدا بخواهد ورق بر می گردد و بار دیگر حافظ گرد خُم شراب و در بیت الحرام میخانه با سر طواف خواهد کرد.

    چنین مضامینی در چنان حکومتی، شجاعت زايدالوصفیرا طلب می کند و این غزل سندی از شهامت و شجاعت ذاتی حافظ به حساب می آید .
    شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی

  2. با سلام . با معنای کاسه گردان مخالفم … هرگز معنای گدایی به این بیت نمی چسبد . کاسه گردانی علاوه بر معانی ای که ذکر فرمودید معانی دیگری از جمله اشاره به ساقی بودن لاله ( گرداندن و دور چرخاندن کاسه شراب ) را نیز به همراه دارد . یا گل لاله های واژگون را مجسم نمایید .. لاله هایی که رو به پایین واژگونند و یا به قولی هر که چون لاله کاسه خود را بر زمین ریخت و دیگران را محروم ساخت ) باید رخ بشوید و ادامه داستان … البته تصحیح شاملو کلا مشکل را حل می کند .
    ایشان این مصرع را اینگونه ضبط نوده که : هر که چون لاله کاسه گردان نیست ..

    1. با این دیدگاه شما موافقم
      کاسه گردانی در اینجا ساقی بودن است و به نظرم اشاره به این دارد که هر که مثل ساقی بخشنده باشد بواسطه بخشش بی دریغ عکس العمل مناسبی از جامعه دریافت نخواد کرد و همیشه در سختی خواهد بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا