فریدون
-
بخش ۲۷- گفتار اندر مردن فریدون
چو این کرده شد روز برگشت بخت بپژمرد برگ کیانی درخت کرانه گزید از بر تاج و گاه نهاده بر…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۲۶- فرستادن سر سلم را به نزد فریدون
سوی دژ فرستاد شیروی را جهاندیده مرد جهانجوی را بفرمود کان خواسته برگرای نگه کن همه هر چه یابی به…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۲۵- گریختن سلم و کشته شدن او به دست منوچهر
تهی شد ز کینه سر کینه دار گریزان همی رفت سوی حصار پس اندر سپاه منوچهر شاه دمان و دنان…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۲۴- گرفتن قارن دژ الانان را
به سلم آگهی رفت ازین رزمگاه وزان تیرگی کاندر آمد به ماه پس پشتش اندر یکی حصن بود برآورده سر…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۲۳- پیروز نامه منوچهر نزد فریدون
به شاه آفریدون یکی نامه کرد ز مشک و ز عنبر سر خامه کرد نخست از جهان آفرین کرد یاد…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۲۲- کشته شدن تور بر دست منوچهر
چو از روز رخشنده نیمی برفت دل هر دو جنگی ز کینه بتفت به تدبیر یک با دگر ساختند همه…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۲۱- مردانگى منوچهر و سپاه او در جنگ با تور
سپیده چو از تیره شب بردمید میان شب تیره اندر خمید منوچهر برخاست از قلبگاه ابا جوشن و تیغ و…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۲۰- تاخت کردن منوچهر بر سپاه تور
بدان گه که روشن جهان تیره گشت طلایه پراگنده بر گرد دشت به پیش سپه قارن رزم زن ابا رای…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۱۹- فرستادن فریدون منوچهر را به جنگ تور و سلم
سپه چون به نزدیک ایران کشید همانگه خبر با فریدون رسید بفرمود پس تا منوچهر شاه ز پهلو به هامون…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۱۸- پاسخ دادن فریدون پسران را
چو بشنید شاه جهان کدخدای پیام دو فرزند ناپاک رای یکایک بمرد گرانمایه گفت که خورشید را چون توانی نهفت…
بیشتر بخوانید »