غزلیاتسعدی

غزل ۲۱

نادر از عالم توحید کسی برخیزد

کز سر هر دو جهان در نفسی برخیزد

آستین کشتهٔ غیرت شود اندر ره عشق

کز پی هر شکری چون مگسی برخیزد

به حوادث متفرق نشوند اهل بهشت

طفل باشد که به بانگ جرسی برخیزد

سنگ‌وش در ره سیلاب کجا دارد پای

هر که زین راه به بادی چو خسی برخیزد

گرچه دوری به روش کوش که در راه خدای

سابقی گردد اگر بازپسی برخیزد

سعدیا دامن اقبال گرفتن کاریست

که نه از پنجهٔ هر بوالهوسی برخیزد

سعدی

ابومحمد مُصلِح‌الدین بن عَبدُالله نامور به سعدی شیرازی و مشرف الدین (۵۸۵ یا ۶۰۶ – ۶۹۱ هجری قمری، برابر با: ۵۶۸ یا ۵۸۸ - ۶۷۱ هجری شمسی) شاعر و نویسندهٔ پارسی‌گوی ایرانی است. آوازهٔ او بیشتر به خاطر نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی اوست. جایگاهش نزد اهل ادب تا بدان‌جاست که به وی لقب استاد سخن و شیخ اجل داده‌اند. آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات و دیوان اشعار اوست که به این سه اثر کلیات سعدی می‌گویند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا