قصاید و قطعات عربیسعدی

فی الغزل

تعذر صمت الواجدین فصاحوا

و من صاح وجدا ما علیه جناح

اسروا حدیث العشق ما امکن التقی

و ان غلب الشوق الشدید فباحوا

سری طیف من یجلو بطلعته الدجی

و سائر لیل المقبلین صباح

یطاف علیهم والخلیون نوم

و یسقون من کأس المدامع راح

سمحت بدنیائی و دینی و مهجتی

و نفسی و عقلی و السماح رباح

واقبح ما کان المکاره والاذی

اذا کان من عندالملاح ملاح

و لو لم یکن سمع المعانی لبعضنا

سماع الاغانی زخرف و مزاح

اصیح اشتیاقا کلما ذکرالحمی

و غایه جهد المستهام صیاح

ولابد من حی الحبیب زیاره

و ان رکزت بین الخیام رماح

هنالک دائی فرحتی، و منیتی

حیاتی، و موت الطالبین نجاح

یقولون لثم الغانیات محرم

اسفک دماء العاشقین مباح؟

الا انما السعدی مشتاق اهله

تشوق طیر، لم یطعه جناح

سعدی

ابومحمد مُصلِح‌الدین بن عَبدُالله نامور به سعدی شیرازی و مشرف الدین (۵۸۵ یا ۶۰۶ – ۶۹۱ هجری قمری، برابر با: ۵۶۸ یا ۵۸۸ - ۶۷۱ هجری شمسی) شاعر و نویسندهٔ پارسی‌گوی ایرانی است. آوازهٔ او بیشتر به خاطر نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی اوست. جایگاهش نزد اهل ادب تا بدان‌جاست که به وی لقب استاد سخن و شیخ اجل داده‌اند. آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات و دیوان اشعار اوست که به این سه اثر کلیات سعدی می‌گویند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا