غزلیات سعدیسعدی

غزل ۸۰

این خط شریف از آن بنانست

وین نقل حدیث از آن دهانست

این بوی عبیر آشنایی

از ساحت یار مهربانست

مهر از سر نامه برگرفتم

گفتی که سر گلابدانست

قاصد مگر آهوی ختن بود

کش نافه مشک در میانست

این خود چه عبارت لطیفست

وین خود چه کفایت بیاست

معلوم شد این حدیث شیرین

کز منطق آن شکرفشانست

این خط به زمین نشاید انداخت

کز جانب ماه آسمانست

روزی برود روان سعدی

کاین عیش نه عیش جاودانست

خرم تن او که چون روانش

از تن برود سخن روانست

سعدی

ابومحمد مُصلِح‌الدین بن عَبدُالله نامور به سعدی شیرازی و مشرف الدین (۵۸۵ یا ۶۰۶ – ۶۹۱ هجری قمری، برابر با: ۵۶۸ یا ۵۸۸ - ۶۷۱ هجری شمسی) شاعر و نویسندهٔ پارسی‌گوی ایرانی است. آوازهٔ او بیشتر به خاطر نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی اوست. جایگاهش نزد اهل ادب تا بدان‌جاست که به وی لقب استاد سخن و شیخ اجل داده‌اند. آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات و دیوان اشعار اوست که به این سه اثر کلیات سعدی می‌گویند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا