غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۸۴

چون گل همه تن خندم نه از راه دهان تنها

زیرا که منم بی‌من با شاه جهان تنها

ای مشعله آورده دل را به سحر برده

جان را برسان در دل دل را مستان تنها

از خشم و حسد جان را بیگانه مکن با دل

آن را مگذار این جا وین را بمخوان تنها

شاهانه پیامی کن یک دعوت عامی کن

تا کی بود ای سلطان این با تو و آن تنها

چون دوش اگر امشب نایی و ببندی لب

صد شور کنیم ای جان نکنیم فغان تنها

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا