غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۳۰۲۰

پیشتر آ پیشتر چند از این رهزنی

چون تو منی من توام چند تویی و منی

نور حقیم و زجاج با خود چندین لجاج

از چه گریزد چنین روشنی از روشنی

ما همه یک کاملیم از چه چنین احولیم

خوار چرا بنگرد سوی فقیران غنی

راست چرا بنگرد سوی چپ خویش خوار

هر دو چو دست تواند چه یمنی چه دنی

ما همه یک گوهریم یک خرد و یک سریم

لیک دوبین گشته‌ایم زین فلک منحنی

رخت از این پنج و شش جانب توحید کش

عرعر توحید را چند کنی منثنی

هین ز منی خیز کن با همه آمیز کن

با خود خود حبه‌ای با همه چون معدنی

هر چه کند شیر نر سگ بکند هم سگی

هر چه کند روح پاک تن بکند هم تنی

روح یکی دان و تن گشته عدد صد هزار

همچو که بادام‌ها در صفت روغنی

چند لغت در جهان جمله به معنی یکی

آب یکی گشت چون خابیه‌ها بشکنی

جان بفرستد خبر جانب هر بانظر

چون که به توحید تو دل ز سخن برکنی

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا