غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۲۴۸۱

با همگان فضولکی چون که به ما ملولکی

رو که بدین عاشقی سخت عظیم گولکی

ای تو فضول در هوا ای تو ملول در خدا

چون تو از آن قان نه‌ای رو که یکی مغولکی

مستک خویش گشته‌ای گه ترشک گهی خوشک

نازک و کبرکت که چه در هنرک نغولکی

گر تو کتاب خانه‌ای طالب باغ جان نه‌ای

گر چه اصیلکی ولی خواجه تو بی‌اصولکی

رو تو به کیمیای جان مس وجود خرج کن

تا نشوی از او چو زر در غم نیم پولکی

گفتم با ضمیر خود چند خیال جسمیان

یا تو ز هر فسرده‌ای سوی دلم رسولکی

نور خدایگان جان در تبریز شمس دین

کرد طریق سالکان ایمن اگر تو غولکی

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا