غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۲۴۰۵

ای همه منزل شده از تو ره بی‌رهه

بی‌قدمی رقص بین بی‌دهنی قهقهه

از سر پستان عشق چونک دمی شیر یافت

قامت سروی گرفت کودکک یک مهه

روی ببینید روی بهر خدا عاشقان

گر چه زنخ زد بسی کوردلی ابلهه

والله کو یوسف است بشنو از من از آنک

بودم با یوسفی هم نمک و هم چهه

چونک نماید جمال گوش سوی غیب دار

عرش پر از نعره‌هاست فرش پر از وه وهه

عاشق باشد کمان خاص بتی همچو تیر

هیچ نپرد کمان گر بشود ده زهه

آنک ز تبریز دید یک نظر شمس دین

طعنه زند بر چله سخره کند بر دهه

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا