غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۲۳۲۲

هر روز فقیران را هم عید و هم آدینه

نی عید کهن گشته آدینه دیگینه

عیدانه بپوشیده همچون مه عید ای جان

از نور جمال خود نی خرقه پشمینه

ماننده عقل و دین بیرون و درون شیرین

نی سیر درآکنده اندر دل گوزینه

درپوش چنین خرقه می‌گرد در این حلقه

مانند دل روشن در پیشگه سینه

در جوی روان ای جان خاشاک کجا پاید

در جان و روان ای جان چون خانه کند کینه

در دیده قدس این دم شاخی است تر و تازه

در دیده حس این دم افسانه دیرینه

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا