غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۲۲۴۶

ای سر مردان برگو برگو

وی شه میدان برگو برگو

ای مه باقی وی شه ساقی

جان سخن دان برگو برگو

قبله جمعی شعله شمعی

قصه ایشان برگو برگو

ای همه دستان ساقی مستان

راز گلستان برگو برگو

هم همه دانی هم همه جانی

خواجه دیوان برگو برگو

آب حیاتی شاخ نباتی

نکته جانان برگو برگو

غم نپذیری خشم نگیری

ای دل شادان برگو برگو

خسرو شیرین بنشین بنشین

راه سپاهان برگو برگو

دل بشکفتی خیلی و گفتی

باز دو چندان برگو برگو

آن می صافی جام گزافی

درده و خندان برگو برگو

یار ربابی هر چه که یابی

حرمت ایمان برگو برگو

نی بستیزی نی بگریزی

بی‌سر و پایان برگو برگو

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا