غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۲۱۸۵

چو بگشادم نظر از شیوه تو

بشد کارم چو زر از شیوه تو

تویی خورشید و من چون میوه خام

به هر دم پخته‌تر از شیوه تو

چو زهره می‌نوازم چنگ عشرت

شب و روز ای قمر از شیوه تو

به هر دم صد هزار اجزای مرده

شود چون جانور از شیوه تو

چرا ازرق قبای چرخ گردون

چنین بندد کمر از شیوه تو

چرا روی شفق سرخ است هر شام

به خونابه جگر از شیوه تو

ز شیوه ماهت استاره همی‌جست

گرفتم من بصر از شیوه تو

به خوبی همچو تو خود این محال است

چنان خوبی به سر از شیوه تو

ز انبوهی نباشد جان سوزن

ز عاشق وین حشر از شیوه تو

عجب چون آمد اندر عالم عشق

هزاران شور و شر از شیوه تو

اگر نه پرده آویزی به هر دم

بدرد این بشر از شیوه تو

اگر غفلت نباشد جمله عالم

شود زیر و زبر از شیوه تو

چرایم شمس تبریزی چو شیدا

به گرد بام و در از شیوه تو

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا