غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۲۱۸۰

از این پستی به سوی آسمان شو

روانت شاد بادا خوش روان شو

ز شهر پرتب و لرزه بجستی

به شادی ساکن دارالامان شو

اگر شد نقش تن نقاش را باش

وگر ویران شد این تن جمله جان شو

وگر روی از اجل شد زعفرانی

مقیم لاله زار و ارغوان شو

وگر درهای راحت بر تو بستند

بیا از راه بام و نردبان شو

وگر تنها شدی از یار و اصحاب

به یاری خدا صاحب قران شو

وگر از آب و از نان دور ماندی

چو نان شو قوت جان‌ها و چنان شو

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا