غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۱۸۲۰

هی چه گریزی چندین یک نفس این جا بنشین

صبر تو کو ای صابر ای همه صبر و تمکین

ما دو سه کس نو مرده منتظر آن پرده

زنده شویم از تلقین بازرهیم از تکفین

هی به سلف نفخی کن پیشتر از یوم الدین

تا شنود چرخ فلک از حشر تو تحسین

هی به زبان ما گو رمز مگو پیدا گو

چند خوری خون به ستم ای همه خویت خونین

چند گزی بر جگرش چند کنی قصد سرش

چند دهی بد خبرش کار چنین است و چنین

چند کنی تلخ لبش چند کنی تیره شبش

ای لب تو همچو شکر ای شب تو خلد برین

هیچ عسل زهر دهد یا ز شکر سرکه جهد

مغلطه تا چند دهی ای غلط انداز مهین

هر چه کنی آن لب تو باشد غماز شکر

هر حرکت که تو کنی هست در آن لطف دفین

سرو چه ماند به خسی زر به چه ماند به مسی

تو به چه مانی به کسی ای ملک یوم الدین

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا