غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۱۰۵۷

دارد درویش نوش دیگر

و اندر سر و چشم هوش دیگر

در وقت سماع صوفیان را

از عرش رسد خروش دیگر

تو صورت این سماع بشنو

کایشان دارند گوش دیگر

صد دیگ به جوش هست این جا

دارد درویش جوش دیگر

همزانوی آنک تش نبینی

سرمست ز می فروش دیگر

درویش ز دوش باز مست است

غیر شب و روز دوش دیگر

ماییم چو جان خموش و گویا

حیران شده در خموش دیگر

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا