مثنوی معنویدفتر پنجممولوی

بخش ۸۶ – حکایت در تقریر این سخن کی چندین گاه گفت ذکر را آزمودیم مدتی صبر و خاموشی را بیازماییم

چند پختی تلخ و تیز و شورگز

این یکی بار امتحان شیرین بپز

آن یکی را در قیامت ز انتباه

در کف آید نامهٔ عصیان سیاه

سرسیه چون نامه‌های تعزیه

پر معاصی متن نامه و حاشیه

جمله فسق و معصیت بد یک سری

هم‌چو دارالحرب پر از کافری

آنچنان نامهٔ پلید پر وبال

در یمین ناید درآید در شمال

خود همین‌جا نامهٔ خود را ببین

دست چپ را شاید آن یا در یمین

موزهٔ چپ کفش چپ هم در دکان

آن چپ دانیش پیش از امتحان

چون نباشی راست می‌دان که چپی

هست پیدا نعرهٔ شیر و کپی

آنک گل را شاهد و خوش‌بو کند

هر چپی را راست فضل او کند

هر شمالی را یمینی او دهد

بحر را ماء معینی او دهد

گر چپی با حضرت او راست باش

تا ببینی دست‌برد لطفهاش

تو روا داری که این نامهٔ مهین

بگذرد از چپ در آید در یمین

این چنین نامه که پرظلم و جفاست

کی بود خود درخور اندر دست راست

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا