مثنوی معنویدفتر پنجممولوی

بخش ۷۱ – در بیان وخامت چرب و شیرین دنیا و مانع شدن او از طعام الله چنانک فرمود الجوع طعام الله یحیی به ابدان الصدیقین ای فی الجوع طعام الله و قوله ابیت عند ربی یطعمنی و یسقینی و قوله یرزقون فرحین

وا رهی زین روزی ریزهٔ کثیف

در فتی در لوت و در قوت شریف

گر هزاران رطل لوتش می‌خوری

می‌روی پاک و سبک هم‌چون پری

که نه حبس باد و قولنجت کند

چارمیخ معده آهنجت کند

گر خوری کم گرسنه مانی چو زاغ

ور خوری پر گیرد آروغت دماغ

کم خوری خوی بد و خشکی و دق

پر خوری شد تخمه را تن مستحق

از طعام الله و قوت خوش‌گوار

بر چنان دریا چو کشتی شو سوار

باش در روزه شکیبا و مصر

دم به دم قوت خدا را منتظر

که آن خدای خوب‌کار بردبار

هدیه‌ها را می‌دهد در انتظار

انتظار نان ندارد مرد سیر

که سبک آید وظیفه یا که دیر

بی‌نوا هر دم همی گوید که کو

در مجاعت منتظر در جست و جو

چون نباشی منتظر ناید به تو

آن نوالهٔ دولت هفتاد تو

ای پدر الانتظار الانتظار

از برای خوان بالا مردوار

هر گرسنه عاقبت قوتی بیافت

آفتاب دولتی بر وی بتافت

ضیف با همت چو ز آشی کم خورد

صاحب خوان آش بهتر آورد

جز که صاحب خوان درویشی لئیم

ظن بد کم بر به رزاق کریم

سر برآور هم‌چو کوهی ای سند

تا نخستین نور خور بر تو زند

که آن سر کوه بلند مستقر

هست خورشید سحر را منتظر

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا