مثنوی معنویدفتر پنجممولوی

بخش ۷ – بیان آنک نماز و روزه و همه چیزهای برونی گواهیهاست بر نور اندرونی

این نماز و روزه و حج و جهاد

هم گواهی دادنست از اعتقاد

این زکات و هدیه و ترک حسد

هم گواهی دادنست از سر خود

خوان و مهمانی پی اظهار راست

کای مهان ما با شما گشتیم راست

هدیه‌ها و ارمغان و پیش‌کش

شد گواه آنک هستم با تو خوش

هر کسی کوشد به مالی یا فسون

چیست دارم گوهری در اندرون

گوهری دارم ز تقوی یا سخا

این زکات و روزه در هر دو گوا

روزه گوید کرد تقوی از حلال

در حرامش دان که نبود اتصال

وان زکاتش گفت کو از مال خویش

می‌دهد پس چون بدزدد ز اهل کیش

گر بطراری کند پس دو گواه

جرح شد در محکمهٔ عدل اله

هست صیاد ار کند دانه نثار

نه ز رحم و جود بل بهر شکار

هست گربهٔ روزه‌دار اندر صیام

خفته کرده خویش بهر صید خام

کرده بدظن زین کژی صد قوم را

کرده بدنام اهل جود و صوم را

فضل حق با این که او کژ می‌تند

عاقبت زین جمله پاکش می‌کند

سبق برده رحمتش وان غدر را

داده نوری که نباشد بدر را

کوششش را شسته حق زین اختلاط

غسل داده رحمت او را زین خباط

تا که غفاری او ظاهر شود

مغفری کلیش را غافر شود

آب بهر این ببارید از سماک

تا پلیدان را کند از خبث پاک

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا