مثنوی معنویدفتر پنجممولوی

بخش ۳۸ – قال النبی علیه‌السلام ارحموا ثلاثا عزیز قوم ذل و غنی قوم افتقر و عالما یلعب به الجهال

گفت پیغامبر که رحم آرید بر

جان من کان غنیا فافتقر

والذی کان عزیزا فاحتقر

او صفیا عالما بین المضر

گفت پیغامبر که با این سه گروه

رحم آرید ار ز سنگید و ز کوه

آنک او بعد از رئیسی خوار شد

وآن توانگر هم که بی‌دینار شد

وآن سوم آن عالمی که اندر جهان

مبتلی گردد میان ابلهان

زانک از عزت به خواری آمدن

هم‌چو قطع عضو باشد از بدن

عضو گردد مرده کز تن وا برید

نو بریده جنبد اما نی مدید

هر که از جام الست او خورد پار

هستش امسال آفت رنج و خمار

وآنک چون سگ ز اصل کهدانی بود

کی مرورا حرص سلطانی بود

توبه او جوید که کردست او گناه

آه او گوید که گم کردست راه

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا