مثنوی معنویدفتر پنجممولوی

بخش ۱۷۵ – تشنیع زدن امرا بر ایاز کی چرا شکستش و جواب دادن ایاز ایشان را

گفت ایاز ای مهتران نامور

امر شه بهتر به قیمت یا گهر

امر سلطان به بود پیش شما

یا که این نیکو گهر بهر خدا

ای نظرتان بر گهر بر شاه نه

قبله‌تان غولست و جادهٔ راه نه

من ز شه بر می‌نگردانم بصر

من چو مشرک روی نارم با حجر

بی‌گهر جانی که رنگین سنگ را

برگزیند پس نهد شاه مرا

پشت سوی لعبت گل‌رنگ کن

عقل در رنگ‌آورنده دنگ کن

اندر آ در جو سبو بر سنگ زن

آتش اندر بو و اندر رنگ زن

گر نه‌ای در راه دین از ره‌زنان

رنگ و بو مپرست مانند زنان

سر فرود انداختند آن مهتران

عذرجویان گشه زان نسیان به جان

از دل هر یک دو صد آه آن زمان

هم‌چو دودی می‌شدی تا آسمان

کرد اشارت شه به جلاد کهن

که ز صدرم این خسان را دور کن

این خسان چه لایق صدر من‌اند

کز پی سنگ امر ما را بشکنند

امر ما پیش چنین اهل فساد

بهر رنگین سنگ شد خوار و کساد

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا