مثنوی معنویدفتر پنجممولوی

بخش ۱۰۹ – در بیان آنک نقض عهد و توبه موجب بلا بود بلک موجب مسخ است چنانک در حق اصحاب سبت و در حق اصحاب مایدهٔ عیسی و جعل منهم القرده و الخنازیر و اندرین امت مسخ دل باشد و به قیامت تن را صورت دل دهند نعوذ بالله

نقض میثاق و شکست توبه‌ها

موجب لعنت شود در انتها

نقض توبه و عهد آن اصحاب سبت

موجب مسخ آمد و اهلاک و مقت

پس خدا آن قوم را بوزینه کرد

چونک عهد حق شکستند از نبرد

اندرین امت نبد مسخ بدن

لیک مسخ دل بود ای بوالفطن

چون دل بوزینه گردد آن دلش

از دل بوزینه شد خوار آن گلش

گر هنر بودی دلش را ز اختبار

خوار کی بودی ز صورت آن حمار

آن سگ اصحاب خوش بد سیرتش

هیچ بودش منقصت زان صورتش

مسخ ظاهر بود اهل سبت را

تا ببیند خلق ظاهر کبت را

از ره سر صد هزاران دگر

گشته از توبه شکستن خوک و خر

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا