مثنوی معنویدفتر چهارممولوی

بخش ۸۴ – سر خواندن وضو کننده اوراد وضو را

در وضو هر عضو را وردی جدا

آمدست اندر خبر بهر دعا

چونک استنشاق بینی می‌کنی

بوی جنت خواه از رب غنی

تا ترا آن بو کشد سوی جنان

بوی گل باشد دلیل گلبنان

چونک استنجا کنی ورد و سخن

این بود یا رب تو زینم پاک کن

دست من اینجا رسید این را بشست

دستم اندر شستن جانست سست

ای ز تو کس گشته جان ناکسان

دست فضل تست در جانها رسان

حد من این بود کردم من لئیم

زان سوی حد را نقی کن ای کریم

از حدث شستم خدایا پوست را

از حوادث تو بشو این دوست را

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا