مثنوی معنویدفتر چهارممولوی

بخش ۱۲۶ – تفسیر این حدیث کی ائنی لاستغفر الله فی کل یوم سبعین مره

هم‌چو پیغامبر ز گفتن وز نثار

توبه آرم روز من هفتاد بار

لیک آن مستی شود توبه‌شکن

منسی است این مستی تن جامه کن

حکمت اظهار تاریخ دراز

مستیی انداخت در دانای راز

راز پنهان با چنین طبل و علم

آب جوشان گشته از جف القلم

رحمت بی‌حد روانه هر زمان

خفته‌اید از درک آن ای مردمان

جامهٔ خفته خورد از جوی آب

خفته اندر خواب جویای سراب

می‌رود آنجا که بوی آب هست

زین تفکر راه را بر خویش بست

زانک آنجا گفت زینجا دور شد

بر خیالی از حقی مهجور شد

دوربینانند و بس خفته‌روان

رحمتی آریدشان ای ره‌روان

من ندیدم تشنگی خواب آورد

خواب آرد تشنگی بی‌خرد

خود خرد آنست کو از حق چرید

نه خرد کان را عطارد آورید

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا