مثنوی معنویدفتر سوممولوی

بخش ۲۰۶ – تفسیر یا جبال اوبی معه والطیر

روی داود از فرش تابان شده

کوهها اندر پیش نالان شده

کوه با داود گشته همرهی

هردو مطرب مست در عشق شهی

یا جبال اوبی امر آمده

هر دو هم‌آواز و هم‌پرده شده

گفت داودا تو هجرت دیده‌ای

بهر من از همدمان ببریده‌ای

ای غریب فرد بی مونس شده

آتش شوق از دلت شعله زده

مطربان خواهی و قوال و ندیم

کوهها را پیشت آرد آن قدیم

مطرب و قوال و سرنایی کند

که به پیشت بادپیمایی کند

تا بدانی ناله چون که را رواست

بی لب و دندان ولی را ناله‌هاست

نغمهٔ اجزای آن صافی‌جسد

هر دمی در گوش حسش می‌رسد

همنشینان نشنوند او بشنود

ای خنک جان کو به غیبش بگرود

بنگرد در نفس خود صد گفت و گو

همنشین او نبرده هیچ بو

صد سؤال و صد جواب اندر دلت

می‌رسد از لامکان تا منزلت

بشنوی تو نشنود زان گوشها

گر به نزدیک تو آرد گوش را

گیرم ای کر خود تو آن را نشنوی

چون مثالش دیده‌ای چون نگروی

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا