مثنوی معنویدفتر سوممولوی

بخش ۱۶۵ – در آمدن حمزه رضی الله عنه در جنگ بی زره

اندر آخر حمزه چون در صف شدی

بی زره سرمست در غزو آمدی

سینه باز و تن برهنه پیش پیش

در فکندی در صف شمشیر خویش

خلق پرسیدند کای عم رسول

ای هزبر صف‌شکن شاه فحول

نه تو لا تلقوا بایدیکم الی

تهلکه خواندی ز پیغام خدا

پس چرا تو خویش را در تهلکه

می در اندازی چنین در معرکه

چون جوان بودی و زفت و سخت‌زه

تو نمی‌رفتی سوی صف بی زره

چون شدی پیر و ضعیف و منحنی

پرده‌های لا ابالی می‌زنی

لا ابالی‌وار با تیغ و سنان

می‌نمایی دار و گیر و امتحان

تیغ حرمت می‌ندارد پیر را

کی بود تمییز تیغ و تیر را

زین نسق غمخوارگان بی‌خبر

پند می‌دادند او را از غیر

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا