مثنوی معنویدفتر دوممولوی

بخش ۸۴ – بیان آنک در هر نفسی فتنهٔ مسجد ضرار هست

چون پدید آمد که آن مسجد نبود

خانهٔ حیلت بد و دام جهود

پس نبی فرمود کان را بر کنند

مطرحهٔ خاشاک و خاکستر کنند

صاحب مسجد چو مسجد قلب بود

دانه‌ها بر دام ریزی نیست جود

گوشت اندر شست تو ماهی‌رباست

آنچنان لقمه نی بخشش نه سخاست

مسجد اهل قبا کان بد جماد

آنچ کفو او نبد راهش نداد

در جمادات این چنین حیفی نرفت

زد در آن ناکفو امیر داد نفت

پس حقایق را که اصل اصلهاست

دان که آنجا فرقها و فصلهاست

نه حیاتش چون حیات او بود

نه مماتش چون ممات او بود

گور او هرگز چو گور او مدان

خود چه گویم حال فرق آن جهان

بر محک زن کار خود ای مرد کار

تا نسازی مسجد اهل ضرار

بس در آن مسجدکنان تسخر زدی

چون نظر کردی تو خود زیشان بدی

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا