مثنوی معنویدفتر دوممولوی

بخش ۷۵ – تتمهٔ اقرار ابلیس به معاویه مکر خود را

پس عزازیلش بگفت ای میر راد

مکر خود اندر میان باید نهاد

گر نمازت فوت می‌شد آن زمان

می‌زدی از درد دل آه و فغان

آن تاسف و آن فغان و آن نیاز

درگذشتی از دو صد ذکر و نماز

من ترا بیدار کردم از نهیب

تا نسوزاند چنان آهی حجاب

تا چنان آهی نباشد مر ترا

تا بدان راهی نباشد مر ترا

من حسودم از حسد کردم چنین

من عدوم کار من مکرست و کین

گفت اکنون راست گفتی صادقی

از تو این آید تو این را لایقی

عنکبوتی تو مگس داری شکار

من نیم ای سگ مگس زحمت میار

باز اسپیدم شکارم شه کند

عنکبوتی کی بگرد ما تند

رو مگس می‌گیر تا توانی هلا

سوی دوغی زن مگسها را صلا

ور بخوانی تو به سوی انگبین

هم دروغ و دوغ باشد آن یقین

تو مرا بیدار کردی خواب بود

تو نمودی کشتی آن گرداب بود

تو مرا در خیر زان می‌خواندی

تا مرا از خیر بهتر راندی

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا