مثنوی معنویدفتر دوممولوی

بخش ۶۸ – نالیدن معاویه به حضرت حق تعالی از ابلیس و نصرت خواستن

این حدیثش همچو دودست ای اله

دست گیر ار نه گلیمم شد سیاه

من به حجت بر نیایم با بلیس

کوست فتنهٔ هر شریف و هر خسیس

آدمی کو علم الاسما بگست

در تک چون برق این سگ بی تکست

از بهشت انداختش بر روی خاک

چون سمک در شست او شد از سماک

نوحهٔ انا ظلمنا می‌زدی

نیست دستان و فسونش را حدی

اندرون هر حدیث او شرست

صد هزاران سحر در وی مضمرست

مردی مردان ببندد در نفس

در زن و در مرد افروزد هوس

ای بلیس خلق‌سوز فتنه‌جو

بر چیم بیدار کردی راست گو

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا