دفتر اولمثنوی معنویمولوی

بخش ۵۶ – ذکر دانش خرگوش و بیان فضیلت و منافع دانستن

این سخن پایان ندارد هوش‌دار

هوش سوی قصهٔ خرگوش دار

گوش خر بفروش و دیگر گوش خر

کین سخن را در نیابد گوش خر

رو تو روبه‌بازی خرگوش بین

مکر و شیراندازی خرگوش بین

خاتم ملک سلیمانست علم

جمله عالم صورت و جانست علم

آدمی را زین هنر بیچاره گشت

خلق دریاها و خلق کوه و دشت

زو پلنگ و شیر ترسان همچو موش

زو نهنگ و بحر در صفرا و جوش

زو پری و دیو ساحلها گرفت

هر یکی در جای پنهان جا گرفت

آدمی را دشمن پنهان بسیست

آدمی با حذر عاقل کسیست

خلق پنهان زشتشان و خوبشان

می‌زند در دل بهر دم کوبشان

بهر غسل ار در روی در جویبار

بر تو آسیبی زند در آب خار

گر چه پنهان خار در آبست پست

چونک در تو می‌خلد دانی که هست

خارخار وحیها و وسوسه

از هزاران کس بود نه یک کسه

باش تا حسهای تو مبدل شود

تا ببینیشان و مشکل حل شود

تا سخنهای کیان رد کرده‌ای

تا کیان را سرور خود کرده‌ای

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا