غزلیات حافظحافظ
غزل ۱۷۳- در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد | حالتی رفت که محراب به فریاد آمد |
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار | کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد |
باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند | موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد |
بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم | شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد |
ای عروس هنر از بخت شکایت منما | حجله حسن بیارای که داماد آمد |
دلفریبان نباتی همه زیور بستند | دلبر ماست که با حسن خداداد آمد |
زیر بارند درختان که تعلق دارند | ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد |
مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان | تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد |
عالي بود
از چیزی که پیشه رو داری ترس نداشته باش و بی پروا به آن سمت برو که چیزی که خدا بخواهد بد نیست.
به نظر من این ابیات نهایت عشقه….. نهایت محو شدن عاشق در معشوق….عاشق همه نیاز است و معشوق همه ناز…….
من هم با مريم موافقم- حافظ با اين غزل كمال آزادي و رهايي و غرق در معشوق شدن را به ما نشون ميده- چه سبكبال و بي پروا در عشق خود غرق شده…خدايا ما را هم مثل حافظ عاشق خودت كن…هرچند كه تو خود عاشقتر از بندگانت هستي
١ -در هنگام نماز به ياد خم ابروان تو افتادم و دچار حالتى شدم كه محراب نماز،از حال من فريادبرآورد.[به محراب،شخصيت بخشيده و چنين تصور مىكند كه محراب-كه تنها تماشاگر شاعر،درهنگام نماز است-از ديدن حال او فرياد شگفتى مىكشد!]
٢ -اكنون ديگر از من صبر و دل و هوش انتظار نداشته باش؛زيرا آن تحمل و بردبارى كه پيش از
اين در من ديدهاى،همه بر باد رفته است.
٣ -شراب صاف شد و پرندگان در چمنزار سرمست شدند و فصل عاشقى و كارهاى اساسى فرا رسيد. [كار به بنياد،يعنى كار استوار و داراى پايه و اساس كه مقصود همان كار عاشقى است.]
۴ -از اوضاع جهان بوى بهبود به مشامم مىرسد.گل با خود شادى آورده و باد صبا نيز شادمان
شده است.
5-اى عروس هنر،از بخت خود شكايت مكن،حجلهى حسن خود را بياراى كه اينك داماد تو
آمده است.[هنر و فضيلت را كه تا كنون مورد بىتوجهى و بىمهرى بوده به عروسى مانند كرده كه ازبخت خود گلهمند است.مقصود از داماد،خريدار هنر است.مىگويد:اكنون هنر خريدار پيدا كرده است،پس جاى شكايت نيست.حجلهى حسن در مصراع دوم نيز تشبيه است.حسن خود را مانند حجلهاىآراسته كن!]
۶ -گياهان و درختان-مانند زيبارويان دلفريب-خود را آراستهاند؛فقط دلبر ماست كه با زيبايى
بكر و خداداد خود جلوهگرى مىكند.
٧ -درختان،به سبب دلبستگى به ميوهى خود،همه زير بار هستند؛خوش به حال سرو كه از بار
غم دلبستگى آزاد است.[به درختان شخصيت بخشيده و ميوه داشتن آنها را نشان دل بستگى وتعلق خاطر آنها مىداند و به سبب اين دلبستگى بايد بار ميوه را تحمل كنند،اما سرو در اين ميان ازبار تعلق آزاد است چون ميوه ندارد.]
٨ -اى مطرب،غزل شيوايى از سرودههاى حافظ را بخوان تا من به ياد روزگار شادى و نشاط،
گريه كنم![نسخهى خانلرى به جاى بگويم،بگريم ضبط كرده كه به لحاظ ارتباط معنايى اجزاىجملات بيت،درستتر است و ترجيح دارد؛زيرا كه معمولا انسان به خاطر شادىهاى از دست رفتهمتأثر مىشود و مىگريد.]
****
دیوان حافظ بر اساس نسخه قزوینی و خانلری
تعبیرفال حافظ
هر چه دارید از ایمان و دل پاک شماست. نتیجه ی صبوری و درایت خودتان را به زودی خواهید دید. زمینه را برای رسیدن به مقصود خودتان فراهم آورید. وضعی پیش می آید که شما از نظر مادی و معنوی تغییر می کنید و بار معنویاتتان بیشتر می شود.
سلام با همتون موافقم منم توی اوج دوست داشتن فال گرفتم و این فال زیبا دراومد.