غزلیات حافظحافظ
غزل ۱۳۹- رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد
رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد | صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد |
سیل سرشک ما ز دلش کین به درنبرد | در سنگ خاره قطره باران اثر نکرد |
یا رب تو آن جوان دلاور نگاه دار | کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد |
ماهی و مرغ دوش ز افغان من نخفت | وان شوخ دیده بین که سر از خواب برنکرد |
میخواستم که میرمش اندر قدم چو شمع | او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد |
جانا کدام سنگدل بیکفایتیست | کو پیش زخم تیغ تو جان را سپر نکرد |
کلک زبان بریده حافظ در انجمن | با کس نگفت راز تو تا ترک سر نکرد |
سلام متن بی کفایتیست آمده است ولی خواننده محترم آنرا بی کفایتست میخواند. نمیدانم کدام درست است. تشکر. صادق.
١ -چهره بر خاك راه او ساييدم اما او بر من گذر نكرد.لطف و مهربانى بسيار از او انتظار داشتم،امااو حتى نگاهى به سوى من نيفكند!
٢ -اشك فراوان من-كه چون سيل از چشمم جارى بود-كينه از دلش نزدود!آرى،قطرهى باران در سنگ خارا اثرى نكرد.[بيت داراى اسلوب معادله است.مقصود از قطرهى باران همان اشك وسنگ خارا،دل معشوق است.]
٣ -خدايا،آن جوان دلاور را،كه از آه عاشقان گوشهنشين خود حذر نكرد،مصون و محفوظ بدار.[آه
را به تير تشبيه كرده است.]
۴ -ديشب،مرغ و ماهى از ناله و فرياد من نخوابيدند،اما آن دلبر گستاخ حتى لحظهاى سر ازخواب برنداشت.[مقصود،شدت بىاعتنايى معشوق نسبت به عاشق است.يعنى همه متوجه حال زارمن شدند،جز يار!]
۵ -من مىخواستم،مانند شمعى كه در برابر باد خاموش مىشود،در پيش پاى او بميرم و جان فدا
كنم،اما او-مانند نسيم سحرى-بر من گذر نكرد.[خود را به شمعى مانند كرده كه در رهگذار نسيمايستاده تا نسيم بر او بوزد و او خاموش شود(-بميرد)اما نسيم به سوى او نمىوزد!]
۶ -جان من،كدام انسان سنگدل نالايقى است كه جان خود را مانند سپر در برابر ضربهى شمشير تو قرار ندهد؟[يعنى كدام عاشق است كه نخواهد جان خود را فداى تو كند؟]
7-قلم زبان بريدهى حافظ،تا ترك سر نكرد،راز تو را در ميان انجمن با هيچ كس نگفت.[يعنى در ازاى افشاى راز تو،سر خود را باخت.مقصود از ترك سر كردن قلم،تراشيدن و قط زدن نوك قلماست.اين تصوير واقعى با تخيل شاعر در مىآميزد و به سر باختن قلم به سبب افشاى راز تبديلمىشود.]
****
دیوان حافظ بر اساس نسخه قزوینی و خانلری
خیلی قشنگ می خواند
خیلی قشنگ می خواند ولی ددر متن کلمه ی بیکفایتیست امده است ولی خاننده ی محترم و عزیز ما یک جور دیگر خوانده است کدامشان درست است ممنون خسته نباشین