پادشاهی یزدگرد بزهگر
-
-
بخش ۱۶
گذشت آن شب و بامداد پگاه بیامد نشست از بر گاه شاه فرستاد و ایرانیان را بخواند ز روز گذشته…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۱۵
چنین گفت بهرام کای مهتران جهاندیده و کارکرده سران همه راست گفتید و زین بترست پدر را نکوهش کنم در…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۱۴
چنین گفت بهرام کای مهتران جهاندیده و سالخورده سران پدر بر پدر پادشاهی مراست چرا بخشش اکنون برای شماست به…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۱۳
خود و شاه بهرام با رایزن نشستند و گفتند بیانجمن سخنشان بران راست شد کز یمن به ایران خرامند با…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۱۲
چو ایرانیان آگهی یافتند یکایک سوی چاره بشتافتند چو گشتند زان رنج یکسر ستوه نشستند یک با دگر همگروه که…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۱۱
پس آگاهی آمد به بهرام گور که از چرخ شد تخت را آب شور پدرت آن سرافراز شاهان بمرد به…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۱۰
چو در دخمه شد شهریار جهان ز ایران برفتند گریان مهان کنارنگ با موبد و پهلوان هشیوار دستور روشنروان همه…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۹
بدو گفت موبد که ای شهریار بگشتی تو از راه پروردگار تو گفتی که بگریزم از چنگ مرگ چو باد…
بیشتر بخوانید » -
بخش ۸
وزان پس غم و شادی یزدگرد چنان گشت بر پور چون باد ارد برین نیز چندی زمان برگذشت به ایران…
بیشتر بخوانید »
- 1
- 2