صاحبدل نیک سیرت علامه گو کفش دریده باش و خلقان جامه
کرم به جای فروماندگان چو نتوانی مروتست نه چندانکه خود فرومانی
دلت خوش باد و چشم از بخت روشن به کام دوستان و رغم دشمن
از بهر دل یکی به دست آوردن مطبوع نباشد دگری آزردن
به نیکی و بدی آوازه در بسیط جهان سه کس برند رسول و غریب و بازرگان
هر که آمد بر خدای قبول نکند هیچش از خدا مشغول
گر بلندت کسی دهد دشنام به که ساکن دهی جواب سلام
خفتی و به خفتنت پراکنده شدیم برخاستی و به دیدنت زنده شدیم
مکن عمر ضایع به افسوس و حیف که فرصت عزیزست و الوقت سیف
با هر کسی به مذهب وی باید اتفاق شرطست یا موافقت جمع یا فراق