ملحقات و مفردات سعدیسعدی

تکه ۲۱

بیا بیا که ز عشقت چنان پریشانم

که می‌رود ز غمت بر زبان پریشانم

تو فارغ از من و من در غم تو

بیا ببین که ز غم بر چه سان پریشانم

نه روی با تو نشستن نه رای ( … )

من شکسته دل اندر میان پریشانم

نمی‌توان که به دست آورم کلاله تو

چو سنبل تو شب و روز از آن پریشانم

نمی‌توان که به دست و دیده‌ام ز ( … )

ازان همیشه من از دستشان پریشانم

ز دست دیده ودل هیچ کس پریش نگشت

ازین بتر که من اندر جهان پریشانم

چگونه جمع شود خاطرم که ( … )

ز دست جور تو نامهربان پریشانم

ز عطر مجمر وصفت نیافتم بویی

ازان ز آتش دل چون دخان پریشانم

دلم به وعدهٔ وصل ار چه خوش کند سعدی

چو در فراق بوم همچنان پریشانم

سعدی

ابومحمد مُصلِح‌الدین بن عَبدُالله نامور به سعدی شیرازی و مشرف الدین (۵۸۵ یا ۶۰۶ – ۶۹۱ هجری قمری، برابر با: ۵۶۸ یا ۵۸۸ - ۶۷۱ هجری شمسی) شاعر و نویسندهٔ پارسی‌گوی ایرانی است. آوازهٔ او بیشتر به خاطر نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی اوست. جایگاهش نزد اهل ادب تا بدان‌جاست که به وی لقب استاد سخن و شیخ اجل داده‌اند. آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات و دیوان اشعار اوست که به این سه اثر کلیات سعدی می‌گویند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا