ملحقات و مفردات سعدی
-
تکه ۸
میروم با درد و حسرت از دیارت خیر باد میگذارم جان به خدمت یادگارت خیر باد سر ز پیشت برنمیآرم…
بیشتر بخوانید » -
تکه ۶
حالم از شرح غمت افسانه ایست چشمم از عکس رخت بتخانه ایست هر کجا بدگوهری در عالمست در کنار آنچنان…
بیشتر بخوانید » -
تکه ۲
میندانم چکنم چاره من این دستان را تا به دست آورم آن دلبر پردستان را او به شمشیر جفا خون…
بیشتر بخوانید » -
تکه ۵
چشم تو طلسم جاودانست یا فتنهٔ آخرالزمانست تا چشم بدی به زیر بنهد دیگر به کرشمه در نهانست ما را…
بیشتر بخوانید » -
تکه ۴
قیامتست سفر کردن از دیار حبیب مرا همیشه قضا را قیامتست نصیب به ناز خفته چه داند که دردمند فراق…
بیشتر بخوانید » -
تکه ۳
ای مسلمانان فغان زان نرگس جادو فریب کو به یک ره برد از من صبر و آرام و شکیب رومیانه…
بیشتر بخوانید » -
تکه ۱
ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا به وصل خود دوایی کن دل دیوانهٔ ما را علاج درد…
بیشتر بخوانید »