غزلیاتدیوان شمسمولوی

غزل شمارهٔ ۳۲۰۷

قد اسکرنی ربی من قهوه مد راری

واستغرقنی الساقی من نائله‌الجاری

یا قهوه اجلالی، یا دافع بلبالی

ما جئت هنا الا کی تکشف اسراری

قد کلفنی عشقی، الصبوه لا تشفی

اصعدت به عمری، ادرکت به ثاری

سقیا لک یا ساقی، من نائلک الباقی

لا تسر الی صدری، انی لک یا ساری

فزنا بمطایاکم جدنا بعطایاکم

من اسعد یلقاکم لا یلدغه ضاری

ذاالحال حوالینا و انشق به عینا

لا زال لنا زینا من حله انواری

یا سمعی و یا شمعی یا سکری و یا شکری

یا راحی و یا روحی من غیرک اغیاری

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی (‎۶ ربیع‌الاول ۶۰۴، بلخ، یا وخش، – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ - ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی‌تبار پارسی‌گوی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا